نقش کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش در تیم فوتبال امید کجاست؟
همزمان با آغاز دوباره تمرینات تیم فوتبال امید یک سوال جدی برای اهالی فوتبال پیرامون تعامل فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش همچنین کمیته ملی المپیک در خصوص این تیم ایجاد شده و آن نقش یا مسئولیت تعریف شده هر طرف در این معادله است.
البته این سوال تنها مربوط به دوره فعلی نیست و در واقع همواره در آستانه آغاز بازی های المپیک برای تیم امید مطرح بوده که جایگاه و نقش هر طرف در آماده سازی و تدارک این تیم به چه شکلی تعریف می شود؟
تیم فوتبال امید ایران تمرینات خود را در دور جدید با سرمربیگری فرهاد مجیدی آغاز کرده و بدون توجه به درست یا غلط بودن این انتخاب سوالات جدی در خصوص نقش و جایگاه کمیته المپیک و وزارت ورزش در تعیین سرنوشت و تصمیمات اجرایی و فنی این تیم وجود دارد.
سوال اساسی این است که عملاً آیا ادعای مسئولین وزارت و کمیته در خصوص ضرورت همفکری با آنها پیرامون انتخاب سرمربیان تیم های ملی در رشته های مختلف خصوصاً در آستانه رقابت های المپیک موجه و منطقی است؟
اولاً عطف به نامه کیومرث هاشمی رئیس اسبق کمیته المپیک به فدراسیون فوتبال کلیه اختیارات و تصمیمات فنی در حوزه تیم المپیک به این فدراسیون واگذار و پس از آن هرگز مکاتبه ای در این خصوص با فدراسیون صورت نگرفته که حاکی از سلب اختیار مسئولین فدراسیون فوتبال یا حتی ضرورت جلب موافقت و نظر کمیته المپیک و وزارت ورزش در خصوص انتخاب سرمربی تیم امید باشد.
حتی مسئولین کمیته ملی المپیک پیش از این و در ماجرای کنار رفتن کرانچار هم بارها اعلام کردند که اینگونه تصمیمات در حوزه مدیریت فدراسیون فوتبال اتخاذ می شود. این مسئله در ماجرای انتخاب ویلموتس برای تیم ملی بزرگسالان هم بارها از سوی وزارت ورزش و کمیته المپیک مورد تاکید قرار گرفت.
ثانیاً کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش در حالی مدعی لزوم دخالت در انتخاب سرمربی تیم امید و یا اعلام نظر هستند که از جهت لوجستیکی و مالی هیچ گونه حمایتی از این تیم انجام نمی دهند. در واقع بر اساس اعلام رئیس فدراسیون فوتبال مجموع حمایت مادی کمیته المپیک از تیم امید رقمی در حدود ۲۰۰ میلیون تومان بوده که در آستانه آغاز بازی ها به اعضای تیم پرداخت شد و البته این رقم حتی ۵% از هزینه های تیم امید در مرحله نخست مقدماتی نیز نبوده است.
از سوی دیگر بنا بر برخی گزارشات موثق وعده مسئولان کمیته المپیک برای پرداخت پاداش به اعضای تیم پس از صعود به مرحله نهایی نیز محقق نشد. حتی اردوی برون مرزی امیدها در قطر و بازی با اردن و عمان در خاک این دو کشور هم با رایزنی مسئولان فدراسیون فوتبال عملی شد و حتی وزارت ورزش در این مسیر از لابی های دیپلماتیک خودش هم استفاده ای به سود تیم امید نکرد.
با این شرایط و در موقعیتی که وزارت ورزش یا کمیته المپیک هیچ گونه حمایت مادی یا حتی معنوی از تیم المپیک نمی کنند و کلیه مراحل آماده سازی این تیم را به فدراسیون فوتبال واگذار کرده اند انتظار دخالت در انتخاب سرمربی تیم امید یا سایر اعضای کادر فنی تا حدودی غیر منطقی به نظر می رسد.
مسئله سوم که باید در این حوزه مورد توجه قرار داد ادعای وزارت ورزش در خصوص ضرورت انتخاب سرمربی تیم های ملی رشته های مختلف بر اساس مصوبه ای است که فدراسیون های عضو را ملزم به کسب مجوز در این خصوص می سازد. با این وجود در حوزه فوتبال به نظر می رسد چنین مصوبه و ابلاغی دخالت صریح دولت در امور فوتبال به شمار می رود چرا که انتخاب سرمربی یکی از واضح ترین مصادیق تصمیمات مستقل فدراسیون ها خصوصاً در رشته فوتبال است و طبیعتاً بر اساس قوانین فیفا کسب مجوز از دولت برای انتخاب سرمربی تیم های ملی تخلف آشکار به شمار می رود.
البته در خصوص انتخاب فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی تیم امید ممکن است دیدگاهها و نظرات مختلفی بین اهالی فوتبال وجود داشته باشد اما اینگونه تصمیمات در هر شرایطی تنها باید در حوزه فوتبال و با کسب نظر پیشکسوتان و کارشناسان خصوصاً کمیته فنی فدراسیون اتخاذ شود و در نهایت هم این کمیته پیرامون انتخاب های خودش به رسانه ها پاسخگو باشد اما با هر شرایطی دخالت وزارت ورزش و کمیته المپیک در این موضوع غیر قابل قبول به نظر می رسد.